چرا شادترین شاعر ایران سالها نادیده گرفته شد؟
تاریخ انتشار: ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۸۴۷۴۸
به گزارش قدس آنلاین به نقل از ایسنا، محمدعلی اسلامی ندوشن متولد ۱۳۰۴ در ندوشن یزد بود که برای دیدار با فرزندانش به کانادا رفت و بعد بهخاطر عوارض کهولت سن و کرونا آنجا ماندگار شد و پنجم اردیبهشت سال ۱۴۰۱ چشم از دنیا فروبست و خانواده پیکرش را همانجا به امانت به خاک سپردند تا در فرصت مناسب، طبق وصیت خودش به ایران برگردد و در نیشابور در جوار آرامگاه عطار و خیام آرام گیرد؛ هرچند زادگاهش یزد بود و از ندوشن برخاسته بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پیکر اسلامی ندوشن ۲۸ آبان ۱۴۰۲ به ایران بازگشت و بعد از تشییع در دانشگاه تهران، یزد و نیشابور در خانه ابدیاش آرام گرفت.
این نویسنده و پژوهشگر دانشآموخته حقوق بینالملل از فرانسه بود و استاد پیشین دانشگاه تهران، که علاوه بر درسهای حقوقی، به تدریس نقد ادبی، سخنسنجی و ادبیات تطبیقی نیز میپرداخت. او سالها زندگی خود را صرف تحقیق در آثار علمی و ادبی ایران و ترجمه آثار نویسندگان جهان کرد و آثارش بهصورت کتاب در بیش از ۵۰ جلد در زمینههای گوناگون اعم از ادبی، فرهنگی و اجتماعی به چاپ رسیده است.
همزمان با سالروز درگذشت محمدعلی اسلامی ندوشن در اردیبهشت که با نام سعدی گره خورده و در هفته بزرگداشت این شاعر قرار داریم، بخشهایی از جستار او را درباره سعدی که در کتاب «چهار سخنگوی وجدان ایرانی» (چاپ سوم - ۱۳۸۰) منتشر شده است میخوانیم. اسلامی ندوشن در این کتاب سعدی را حاضرترین فرد در متن جامعه ایرانی میداند و از این شاعر به عنوان اولین معلم و یک مصلح اجتماعی یاد میکند و او را «سخنگوی ضمیر آگاه ایرانی» میخواند که در دورههایی کمتر به او توجه شده و کمتر درباره او حرف زده شده است.
اسلامی ندوشن در این کتاب نوشته است:
ز خلق، گوی لطافت تو بردهای امروز
به خوبرویی و سعدی به خوبگفتاری
سعدی تقریباً شادترین شاعر ایران است. شاعری است که کمتر ما را در دستاندازهای زمین و آسمان میاندازد، و یا در دستاندازهایی که وجدان ما را به تب و تاب افکند. خیلی آرام بیان میکند و در واقع میخواهد ما را آرام به راه راست بیاورد. نزدیک هفتصد سال سعدی در ایران معلم اول بوده. به عنوان «مصلح اجتماعی» میتوان گفت که درسدهنده به همه خانوادهها بوده. اگر درسش را گوش نکردهاند، موضوع دیگری است. او درس خود را داده، مردم هم خواندهاند و تکرار کردهاند، از مکتبخانهها تا بالاترین مجامع ایران. چه شد که طی این هفتصد سال، حاضرترین فرد در متن جامعه ایران بوده است؟ و چه شد که طی این پنجاه سال اخیر آنطور که میبایست، به مقام سعدی توجه نشد؟ کسان دیگری به عللی بیشتر در متن توجه بودند، بیشتر کتاب دربارهشان نوشته شد، بیشتر بحث و حرف درباره آنها صورت گرفت، مثل حافظ و مولوی و فردوسی. از این چهار بزرگ، از سعدی کمتر حرفش زده شد. برای این موضوع چند علت هست:
یکی اینکه از زمانی که بیشتر سیاسی شدیم، یعنی از شهریور ۲۰ که ایران در اشغال قرار گرفت، قشری از جامعه ایران یکدفعه سیاسی شد، گروههای مختلف، مرامها و حزبهای مختلف و زیر و بمهای مختلف پیش آمد و کسانی که خود را «پیشرو» میدانستند، سعدی خیلی به مذاقشان خوش نمیآمد؛ زیرا او را چنان که باید قاطع نمیدیدند که یک جهت را در پیش بگیرد؛ مثلا تکلیف با مولانا روشنتر است، یا فردوسی، یا حتی حافظ. سعدی چون همهجانبه است، همه مسائل بشری را مطرح کرده، هیچ جهتی را به تنهایی نگرفته و قصدش واقعا تربیت ساده اجتماعی برای جامعه بوده، باب طبع کسانی که بیشتر یکجهتی فکر میکردند، نبوده. سیاستْ قاطع است. یک حزب میگوید این باید بشود و آن نباید بشود، یک مرام نیز همینگونه فکر میکند. فکر یکجهتی باعث میشود که انسانها پیشوایان فکری خود را آسانتر در جهت معینی انتخاب کنند، تا آنها کمک کنند به نظریهای که آن حزب یا آن دسته و گروه به آن دلبسته است. این است که سعدی چنان که باید، باب طبع چپروها و کسانی که اندیشه تند را دنبال میکردند و خواه ناخواه روی نظریاتشان تعصب داشتند، نبود. آنها هم چون تبلیغات وسیعی داشتند، در دیگران و بهخصوص جوانها اثرگذار شدند. البته پیش اهل نظر همیشه سعدی، سعدی بوده؛ اما نزد کسانی که با سیاست تند سروکار داشتهاند، کمی نادیده گرفته شده و حتی کسانی سبکسرانه این جسارت را به خود دادند که لطیفترین سخنور زبان فارسی را «ناظم» بخوانند، نه شاعر!
علت دوم این بود که سعدی جامعه ایرانی را واگو و ترجمانی میکند؛ یعنی آینهای است در برابر ما. بدیهی است که او به این بسنده نمیکند. «مایی» که او میخواهد، آن است که بهتر از آنچه هست باشد، عیبهایش تا حد امکان کاهش گیرد. البته او اینقدر واقعبین هست که بداند بشر بیعیب نمیشود. کمال وجود ندارد و هر انسانی یک مقدار در معرض لغزش است؛ اما تا حد ممکن میخواهد جامعه را اصلاح کند؛ بنابراین آینه وجودی جامعه ایرانی است. عیبها و حسنهایش، هر دو را میگوید و ما البته در این پنجاهساله که دگرگونی سیاسی میخواستهایم، این را خیلی خوش نداشتهایم. گذشتگان ما قدر این سخنها را میدانستند و برایشان مسألهای نبود. ما که در معرض فرهنگ غرب و چپ قرر گرفته بودیم و عوارض بعدیاش را هم به نوعی دیدیم، خوش نداشتیم که قیافه خودمان را در آینه سعدی نظاره کنیم! گرایش بر آن بود که اندیشههای حزبی و سیاسی جامعه را پیش ببرد، تا اینکه یک فرد اخلاقی بخواهد آن را اصلاح کند.
سومین نکته این است که اصلاحکردن فردی خود، قدری مشکلتر است تا دنبالهروی از یک مرام و یک روش. این یکی آسانتر است؛ زیرا افراد جمع میشوند، دنبال هم راه میافتند، چند شعار را مدنظر قرار میدهند و امید دارند که فکر خود را بر کرسی بنشانند، در حالی که اصلاح فردی و اخلاقی کار آسانی نیست. انسان باید قدری تحمل محرومیت بکند، تحمل انضباط بکند، برای خود مقداری حفاظ اخلاقی قرار دهد تا بتواند انسان بهتری بشود، و چون این کار آسان نبوده، مردم آنطور که باید به طرف سعدی نرفتند.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: سعدی محمدعلی اسلامی ندوشن اسلامی ندوشن جامعه ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۸۴۷۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شعر میرنوروز آمیخته با مضامین قرآنی است
به گزارش حوزه فرهنگ و هنر خبرگزاری تقریب، استاد علی اکبر شکارچی، موسیقی دان و فرهنگ پژوه در نشست ایوار درباره شعر میرنوروز که در محل دانشنامه مطبوعات ایران برگزار شد، گفت: شعر میرنوروز آمیخته با مضامین قرآنی است و تا شاعری درونش پالایش نشده باشد اشعار پرشور دینی نمی تواند از درون او بجوشد.
مولف کتاب «بیست ترانه کهن لری» با بیان ابعاد «هنر برهنه» تاکید کرد: این که تمنیات در کنار الهیات در شعر میرنوروز وجود دارد طبیعی و برخواسته از حقیقت روح انسان است. توجه به تمایلات نفسانی و ابعاد جسمانی بخشی از وجود آدمی است و دلیلی بر انکار آن وجود ندارد.
خالق آثار ماندگار «کوهسار» و «بهارباد» با بیان خاطراتی از شکل گیری گروه چاووش در کنار اساتیدی چون حسین علیزاده و زنده یادان هوشنگ ابتهاج، محمدرضا لطفی و پرویز مشکاتیان ، گفت ملودی های لری برخاسته از زندگی و طبیعت است و شعر میرنوروز نقش مهمی در بالندگی موسیقی لری داشته است.
◽جایگاه میرنوروز از نگاه ملی مغفول مانده است
در ادامه این نشست دکتر محمدزاده، نویسنده و پژوهشگر گفت: بازخوانی اشعار عرفانی و تعلیمی میرنوروز نشان می دهد جایگاه این شاعر مهم عصر صفوی در گنجینه شعر فارسی مغفول مانده است.
دکتر محمدجعفر محمدزاده در نشست ایوار با بیان این مطلب افزود: شاعرانی چون میرنوروز را باید از نگاه ملی ارزیابی کرد و بررسی آثار او باید مقوم هویت ملی ما در چهارچوب ایران فرهنگی باشد.
رییس دانشنامه مطبوعات ایران افزود: اگرچه وجه غالب اشعار میرنوروز سبک هندی است اما تاثیرپذیری او از شاعران سبک عراقی و آثار شاعرانی چون نظامی مشهود است.
نویسنده کتاب «بیداری در باغ مومیایی» افزود: همانطور که امروزه بیش از ۴۰۰۰ رباعی الحاقی و منسوب به خیام وجود دارد، به دلیل تفوق وجه شاعرانگی و تاثیرگذاری میرنوروز بر ادبیات منطقه اشعار فراوانی به این شاعر شیفته منسوب شده است که باید با نگاه علمی سره را از ناسره شناسایی کرد.
◽ نام هیچ کوچه ای در دهلران «میرنوروز» نیست
دکتر کرم علیرضایی ، نویسنده کتاب «میرنوروز، شاعر ناشناخته» در دومین نشست ایوار با اشاره به این که نگاه به میرنوروز باید تعدیل و تغییر کند و شخصیت این عارف و منتقد زمانه خود به درستی شناخته شود، گفت: دو چهره بودن این شاعرشیفته طبیعت شعر اوست و نباید گاهی اورا اهریمنی و گاه اهورایی دانست تا آنجا که امروز در زیست بوم او هیچکوچه ای حتی به نام او نیست.
مولف «ترانه های لری میرنوروز» به جنبه های عاطفی شعر میرنوروز اشاره کرد و گفت: آنیمای عشق در شعر میرنوروز تبلور دارد که نباید آن را هرزه پویی تلقی کرد.
علیرضایی افزود: سه نوع زن در شعر میرنوروز برجسته است، زن اهورایی، زن اهریمنی و زن آرمانی و آنیمایی که جای بررسی روانشناختی دارد.
◽پژوهش در احوالات میرنوروز در کارنامه زرینکوب خالی است
دکتر فرزین رسایی مترجم و زبان شناس نیز در دومین نشست ایوار گفت: بررسی احوالات میرنوروز در پژوهش های امروز مغفول مانده است و توقع می رفت ادیب و محقق ارجمندی چون عبدالحسین زرینکوب در کارنامه آثار خود به معرفی شعر میرنوروز نیز می پرداخت.
فرزین آشنایی زدایی را هنر محتوم شاعران خواند و گفت: در شعر میرنوروز هنجارگریزی و هنجار آفرینی بسیار به چشم می خورد.
رسایی افزود: موسیقی شعر میرنوروز چه به لحاظ آوایی و موسیقی بیرونی و چه به لحاظ ساختار عمودی و موسیقی درونی سرشار از ابتکار و نوآوری شاعرانه است.
این مترجم و پژوهشگر زبان افزود: اشعار بسیاری به میرنوروز نسبت داده می شود که به دلایل سبکی و محتوایی می توان آنها را شناسایی و از دیوان او سترد.
رسایی با اشاره به ترجمه ناپذیری شعر گفت: در جغرافیای میرنوروز مردم سرشت شاعرانه دارند و اتفاق زبانی در شعرهای میرنوروز و پدیدارشناسی شعر او شایسته بررسی بیشتر است.
◽متأسفانه ارجاعات پژوهشی ما به آثار سیاحان است
اسعد غضنفری، فعال فرهنگی نیز در مراسم نکوداشت مقام میرنوروز ، شاعر عصر صفوی با تاکید براین که به علت غلبه نداشتن رویکرد پژوهشی و بی توجهی به پژوهشگران بومی متأسفانه ارجاعات و رویکرد ما در تحقیقات به آثار سیاحان غربی است، افزود: برای بازیابی هویت واقعی فرهنگ لرستان ضرورت دارد پژوهشگران به بازخوانی و بازیابی اسناد و منابع دست اول این جغرافیا دست یازند.
این فعال فرهنگی با اشاره به مرارت ها و نحوه جمع آوری و تصحیح کلیات دیوان میرنوروز توسط زنده یاد استاد اسفندیار غضنفری امرایی در سال ۱۳۴۷ گفت: در آن زمان جز در موسیقی، میرنوروز شناخته شده نبود و متأسفانه این میرعارف خداشناس را به نام شاعری لاابالی و هرزه گرد می شناختند.
◽دوری میرنوروز از مراکز رسمی شعر عصر صفوی باعث غیبت او از تاریخ پژوهش های ادبی است
در ادامه این نشست یادداشت عبدالجبار کاکایی شاعر نام آشنای معاصر به نشست ایوار خوانده شد. کاکایی با اشاره به این که بی توجهی میر نوروز به مرکز توسعه سبکهای ادبی در قرن دوازدهم که اصفهان و شیراز بوده سبب شده تا در تاریخ پژوهشهای ادبی کمتر از او یاد شود، تاکید کرد: میر نوروز بیش از نیایشنامههای فارسی و تحمیدیههایش به واسطه مفردات گویش لری در بین اهالی زاگرس طرف توجه بوده است.البته بین تحمیدیهها و نعتهایش تا آثار غنایی از جهت فصاحت و بلاغت فاصلهی معنا داری ست که احتمالا به سیر تجارب شاعر بر میگردد.
شاعر آثار «سالهای تاکنون» و «آوازهای واپسین» با اشاره به سطح زیباشناختی آثار میرنوروز افزود: قصههای عاشقانه برساخته از تکبیتهای میر نوروز روال عادی تاریخ نویسی بومی سرزمین ماست که نیاکان ما در آثار نوابغ و نخبگان به بازکاوی رویاهای خویش میپرداختند.
◽بازکاوی آثار شاعرانی چون میرنوروز مقوم زبان فارسی است
ساسان والی زاده، نسخه شناس و فعال فرهنگی و رسانه ای هم که در نشست ایوار به عنوان کارشناس مجری حضور داشت گفت: جورچین گنجینه زبان فارسی با بازکاوی آثار شاعرانی چون میرنوروز کامل می شود و کشف و معرفی این آثار مقوم زبان فارسی است.
شاعر کتاب «هانا و بوطیقای ایوار» درباره جایگاه زن در آثار میرنوروز گفت: میرنوروز شاعری است که زندگی در آثار او نبض تندی دارد.زن ستایی در شعر میرنوروز لطافتی دلنشین به اشعار او داده است، آنچنانکه با آشنایی زدایی در شعر، استعاره «هِل» را برای معشوق به جای تصویر تکراری «گُل» به کار می برد که توجه به ارجاعات مفهومی و آرامش بخشی این واژه نشان از معماری لطیف ذهن این شاعر دارد.
والی زاده همچنین درباره نشست های ایوار توضیح داد که این حرکت فرهنگی مستقل هر ماه با نکوداشت یک چهره یا بازکاوی یک مسئله فرهنگی سعی در بازآفرینی و معرفی فرهنگ لرستان در آیینه هویت و فرهنگ ملی دارد.
انتهای پیام/